دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

دیوار

سینما استقلال ساعت ۱۰ شب.

این سینما امسال برای پذیرایی از هنرمندان تدارک دیده شده بود. گیشه هیچ بلیطی نمی فروخت و اگه می خواستی بلیط تهیه کنی باید از دست فروشها که خدا می دونه بلیط ها رو از کجا آورده بودند می خریدی. یه ۵ دقیقه وایستادم دیدم ۲نفر یه بلیط دارند و دودل برای رفتن!!! بعد از کلی کلنجار وقتی دیدند من راغبم بلیطشونو بخرم بلیط رو بهمون قیمت خودش فروختند و رفتند!!!

میرم داخل و در سالن انتظار کوچیک سینما منتظر می شم تا درهای سالن نمایش رو باز کنند. بهزاد فراهانی با خانومش میان داخل. با سلام و احوال پرسی گرمی مردم از این ۲بزرگوار استقبال می کنند. حالا دختراشون کجاست خدا داند!!! گلشیفته بازیگر اصلی این فیلمه و پدر و مادر اومدن تا نتیجه کار دخترشون رو ببینند. همین طور که دور می زنم تو سالن هنرمندای مختلفی (مشهور و غیرمشهور) دیده می شند. فیلم با ۱۰ دقیقه تاخیر اکران میشه!

این دختر برعکس خواهرش یکم جنب و جوش و هنرپیشه گی تو خونش پیدا می شه . بیخود نیست می گن بچه آخر همیشه شیطون می شه.

خلاصه داستان رو بخوام بگم این طوره که پدر یک خانواده که موتورسوار دیوار مرگ است، دچار حادثه می‌شود و دختر و پسر او برای گذران زندگی، کار پدر را در پیش می‌گیرند.

محمد کاسبی از جمله بازیگرای مورد علاقه من تو این فیلم ایفای نقش می کنه.

گلشیفته دختر زرنگ و شیطون تو این فیلم نشون می ده که اگه آدم ناچار بمونه دست به خیلی کارها می زنه و همون لاک پشتیه که اگه به یه دیوار برخورد کنه با فکر به جای اینکه از دیوار بالا بره اون رو دور میزنه!!!

شاید به خاطر تلاش و پشت کاری که گلشیفته تو این فیلم از خودش نشون داده برنده سیمرغ بخش بهترین بازیگر زن نقش اول رو از خود کنه. اما در این میون از بازی الناز شاکردوست در فیلم باد در علفزار می پیچد نمیشه گذشت!

پ ن : فیلم بعدی سبز کوچک