دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

زندگی رو بسازیم یا بذاریم زندگی ما رو بسازه؟؟؟

قیمت هر کدوم از این جمله ها چقدره؟؟؟

شما حاضرید هزینه کدوم یکی رو پرداخت کنید ؟؟؟

نظر شخصیم رو در ادامه بهتون می گم اگه شما هم نظری داشتید بگید

کوچیک بودم شاید ۱۰ ۱۱ سال داشتم. امتحانات ثلث که می شد همیشه حس می کردم سر کلاس فردا خانوم معلم از من حتما درس می پرسه. شب رو تا صبح  خودم کلنجار می رفتم. درس رو خونده بودم آماده اما همیشه استرس داشتم.

این حس همیشه با من بود و با من بزرگ می شد. راهنمایی تو کلاس ۴۰ نفره همیشه به خاطر فامیلیم شمارم تو دفتر کلاس بین ۲۵ تا ۲۸ بود. همیشه هم تو دفتر کلاس صفحه دوم بالای صفحه بودم. اکه فردا قرار بود معلم تاریخ بپرسه استرس رو از شب قبلش می گرفتم.

یادم نمیره امتحان قران همیشه استرس داشتم نکنه بیافتم!!! استرس استرس... یه ترس از آینده.....

تو همه مراحل بالا همیشه تاپ ترین نمره رو می گرفتم اما استرس رو داشتم. می دونید چرا؟؟؟؟!!!!

 

 

کلاس ۲ دبستان یکبار بدون اینکه درسم رو بخونم رفتم سر کلاس. خانم معلم هم بد جنسی نکرد از شانس من همون روز درس پرسید. یه نمره منفی تو دفتر کلاسی رد کرد و فرداش مامانم رو مدرسه خواست. وقتی مامان از دفتر معلما اومد بیرون فقط یک کلام گفت. ظهر بیا خونه من می دونم و تو!!!

همین یک برخورد باعث شد من تا الان برای هر کاری از قبلش برنامه ریزی داشته باشم و به فکر باشم. زندگی من رو با یه حرکت تند مامان ساخت. جوری که اون برخورد شاید تا الان که الانه روی من تاثیر گذاشته و هنوز ادامه داره.

مامان اون روز یه درس داد به من آینده نگری. همیشه قبل از اینکه ازت چیزی رو بخوان آماده باش.

ممنون مامان اما درس سنگینی بود. درسی که هنوز که هنوزه من شبا موقع خواب روزا تو شرکت همیشه دارم از بر می کنم که یه وقت یادم نره.

از این مدل درسها ما تو زندگیمون زیاد داشتیم.

هر کدوم از جمله های بالا مشتریه خودش رو داره. به جوهره آدم بر می گرده اگه طعم سختی رو تو زندگی چشیده باشی سعی می کنی زندگی رو بسازی تا نذاری زندگی تورو وادار کنه که یا خودتو بسازی یا بی خیال این زندگی بشی. اما اگه نه بی تفاوت بخوای نسبت به زندگی رفتار کنی اونوقته که زندگی میشه معلم کلاس درس و با تدریسش کاری می کنه که پخته شی و ازت یه مرد بسازه.این کلاس رفوزه هم داره و خیلیها یه درس رو حتی چند بار می گیرن تا پاس کنن. چه بهتر که با بار اول پاس کنی بره والا هر سری کارت سخت تر می شه.

بعضی وقتها از این زندگی خسته می شم اما طعم راحتیه بعد از سختی رو چشیدم رو همین حساب همیشه به امید سپری شدن این روزها ادامه می دم. زمانی رو یاد دارم که می رفتم تو یه اتاق و ۱۳ ساعت پای سیستم می نشستم و کار می کردم . وقتی بعد از ۶ ماه سیستم طراحی شده پایلوت شد و جواب داد نمی دونین چه بار خستگی از رو دوش من و همکارم برداشته شد و به همه ساختمون شیرنی دادیم. هر تلاشی بدون اجر نمی مونه. اگه احیانا وسط کار جا می زدیم و بی خیالش می شدیم از شرکت باید می رفتیم بیرون. و دنبال کار می گشتیم اما موندیم و جواب گرفتیم.

از وقتی یاد دارم سعی کردم برای ۵ سال آینده از الان برنامه ریزی کنم و جلو برم. اما همیشه دنیا به رکاب آدم نیست. جا نباید زد اگه شل بزنیم زندگی هزینه ساختنمون رو ازموون طلب می کنه.

 

 

من سعی می کنم قیمت سنگین اولین جمله رو پرداخت کنم و برای این زندگی تلاش کنم و بسازمش تا بذارم اون منو بسازه. طعم این شیرینتره تا اون. سعی می کنم هزینه یکیو پرداخت کنم تا دو تا این جوری به صرفه تر هم هست

نظرات 12 + ارسال نظر
لیلا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 13:19

در عین اینکه زندگی رو می سازیم خیلی از بخش های زندگی ما رو می سازه !

[ بدون نام ] یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 14:11

آقای جارودی رو می شناسی ؟

کسی که از شاتل پیغام می زاره باید آشنا باشه. از داخل همین ساختمون
اسمتم می گفتی مشکلی نبود!!!

مریم یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 20:21

سلام من خیلی وقت وبلاگتونو می خونم تقریبا از همون اوایل که با هم مینوشتین.الانم دنبال می کنم.وقتی اولین بار که خوندم که همه چی کات شده واقعا ناراحت شدم و با اینکه درواقع شما رو از نزدیک نمیشناسم اما خیلی باهاتون همذات پنداری کردم.الانم هر وقت میام خیلی دلتنگ می شم.(شاید نوشتن این کامنت خیلی بی ربط باشه اما فقط خواستم نظرمو ابراز کرده باشم)

براتون آرزوی موفقیت می کنم.امیدوارم فرصتای شاد زندگیتون دوباره برگرده...

سلام مریم جون
تا می تونیم باید زندگی کنیم اما خوب ۷۰ درصد این مشکلات هم هست شایدم بیشتر

دلتنگ نشو منو ببیییییییییییییین (خنده) سخته اما باید ساخت. نسازی می سازدت هااااااااااااااا

بساز
ایرانی باید سازنده باشه (شعار شد باز)


شااااااااااااااد باشی
یازم سر بزن البته با نظراااااات مارو هم مستفیض بفرما

پریا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 22:10

سلامممممممممم پستت عالی بود دوست خوبم
یادمه سالها پیش معلمی بزرگ همیشه به ما این جمله رو می گفت:
گر چه هر رفتنی رسیدن نیست اما برای رسیدن راهی به جز رفتن نیست .

و باز هم میگفت:
همیشه سعی کنید انتخاب کنید تا اینکه انتخاب بشید و تنها راه رسیدن به این هدف اینکه به این برسید که میخواهید : زندگانی کنید نه زندمانی و این شروع خط اول زندگی ما شد . خیلی ازما رسیدیم و خیلی ها نه اما زندگانی یه چیزه دیگه س باور کن آرامش بی نظیری داره و اون نگاه تو به همین زندگیه که خیلی ها بهش میگن زیبا و خیلی ها بهش میگن زشت یادمون باشه این زندگی حق ماست و ما یکبار فرصت داریم به آرزوهامون برسیم باید مواظب باشیم چی و کیو انتخاب می کنیم و دلو به کی میسپاریم معتقدم عشق یک انسان شرفه اونه به امید داشتن زندگی که خودمون می سازیمش

سلام پریا جون
معلمت حرف قشنگی زده

حرف دل منو می زنی . همه حرفات طلاست
کاش اینارو تو عمل هم بتونیم نشون بدیم.
اما اماااااااااااااااااااااااان از روزگااااااار

شاد باشی و سرحااااااااااااال

آرزو دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:21

اغلب این دو مورد با هم اتفاق می افته خواه یا ناخواه
هر دو در تعامل دو طرفه هستند.
اما ایده آلش اونیه که می گی

سلام آرزو

موافقم
اما سخته و پوست کن

شاذه دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:22

باحال بود.
سخت نگیر و راحت بذار بگذره.
تجربه قشنگی داشتی
ماماااااااااااااااانش یه بار دیگه یه اولتیماتوم به این پسرت بده

سلام شاذه جون
آسان بگیریم با کله میریم

سخت و استرس دار و قشنگ
نههههههههههههههههههههههههههه


شاد باشی و سرزنده

کامران دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:24

جالب بود.
منم از این وسائل داشتم.
زندگی می کنیم. زندگی ما رو می سازه ما زندگی رو می سازیم

سلام کامران جان

وسائل چی جی داشتی؟؟؟؟؟
دقیقا با حرفت موافقم

شاد باشی و سرافراز

پری دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:27

مامانت چه جذبه ای داشته.
همیشه تجربه کسب کردن تو زندگی آدم رو میسازه.
کاش منم جای تو بودم!

سلام پری جان
آره خدائیش هنووووووووووووووووووز یادمههههه

کامران دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:27

وسائل=مسائل
شرمنده

همونه هاااااااا
دشمنت شرمنده D:

آسمونی دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:28

قالب نو مبارک خیلی سبک و ارام بخشه خیلی دوسش دارم.
عکستون هم قشنگه
واقعا حیفیییین
دوستون دارم

شاد باشین

سلام آسمونی
کم پیداییی
ممنون قربان. چشماتون خوشگل می بینه
جااااااااااااااانم؟؟؟؟؟؟

بازم سر بزن

هستی دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:29

سلام
مطالب قشنگی می نویسی.
می رم مطلب جدید رو هم بخونم.
خوش باشی

سلام هستی جون
خاهش خانوم. فک کنم قشنگ می خونی

شاد باشی

پوروچیست سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:06 http://hkmm.blogfa.com/


می‌روم دل‌مردگی‌ها را زسر بیرون کنم
گرفلک با من نسازد چرخ را وارون کنم
بر کلام ناهـم‌آهنگ جدایی خط کشم
در سرود آفرینش نغمه‌ای موزون کنم

بی ربط بود ؟ نه خیرم خیلی هم ربط داشت (شیطونک)


با ربط بود خیلی هم به جا
مرررررررررررررررسی پوروچیست
بابااااااا این جاماااااسب کوووووووووو؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد