۷۲

دلم یه جای دنج می خواد. جایی که فقط سکوت و آرامش باشه و یه دل صاف تا هروقت گیر کردی و حالت قاراشمیش شد خودتو بندازی تو اون صافی و زلال شی.

بعضی وقتها این زبون آدم میتونه گند بزنه به هر احساس خوبی که تا حالا تو دل یه آدم کاشته. دیدین بعضی ها نمی تونن اونجووور که می خوان حرفاشونو بزنن بعد تازه در ادامه میزنن چشو چال طرفم در میارن. آخه بابااااا توکه آدمی نیستی که حرف دلتو با نوشتن ابراز کنی چرا زووووووووور میزنی هی حرف بزنی. خوب اون دستاتو بشکن تایپ نکن تا دیگه دل بچه مردمو نزنه بشکنه . اووووووون ساطووووووووووووور منوووووووووووو بیاریییییییین؟؟؟؟؟

دلم می خواست مثل هری پاتر یه شنل نامرئی داشتم. تا هروقت خواستم بندازم رو سرم و به هرجایی خواستم سر بزنم. بیام اونوراااااا بشینم روبروت زل بزنم تو چشمات در حالی که داری تایپ می کنی نگات کنم. خنده هاتو ببینمو کیف کنم!!! وقتی چشمات پر میشه بگیرم بغلم و بزارم اونجا خالی شه. یا وقتی از کنارم رد میشی یه چیزی در گوشت زمزمه کنم و بدون اینکه متوجه بشی کی بوده بزارم تو همون حالت بمونی. چشمات تو حالت تعجبم دیدنی میشه.

تو پیاده رو پیاده باهات قدم بزنم و از هوای خوب آفتابی این روزا که ۲ نفره اس لذت ببریم. سوار ماشین شیم و با سرعت غیر مجاااااااااااز بگازیم تو جاده بدون استرس از جریمه پلیس و توقیف ماشین. می دونی چیش کیف می ده فقط یه جاش اون جایی که دستات تو دستامه و هی داری از ترس فشارش میدی

شب موقع رفتن به خونه وقتی پله هارو میری بالا درد تیر کشیدن قلبم از اینکه تا فردا باید باز منتظر باشم تا از اون پله ها بیای پائین هم برای خودش عالمی داره. 

پ ن : بی صبرانه دنبال یک شنل می گردیییییییم کسی فروشنده هست؟؟؟؟

پ ن : مرا اندکی دوست بدار....  ولی طولانی ....