برداشت ۲

سلام

بعضی وقتا دیدی آدم می افته تو یه loop. الان من اونشکلیم.   مدام فکر می کنی اما به نتیجه نمی رسی !!!!

من و ماهکم  در مورد مسائل مهریه یه جور فکر می کنیم بابا مامان من یه مدل دیگه. کلا فکر کردن در این موارد و بحث کردن رو این موضوعها رو دوست ندارم. نه اینکه بخوام از زیر بار این مسائل شونه خالی کنم نههههه.

مامان بابای من با مقدار مهریه ای که ماهکم تعیین کرده مخالفن. به این خاطر که می گن مهریه یه چیز عندالمطالبه اس (اگه دیکتش غلطه شما به بزرگیتون ببخشید) خدای ناکرده اگه ماهکم این تعداد سکه رو مطالبه کنه تو از کجا می خوای بیاری بدی پسرررر. همیشه که زندگی عشقولانه نمی شه. تو این جور موارد همیشه ۵۰٪ مثبته ۵۰ ٪ منفی. آدمیزاد شیر پاک خورده!!

خوب از یه طرف راست می گن اما از طرفی هم من ماهکم رو می شناسم به قول خودش زندگی که بهم بخوره اون سکه ها چه ارزشی دارن.

منم با نظر ماهکم موافقم. اما خوب خوشم نمی یاد روزی که می خواییم بریم در مورد این موارد صحبت کنیم بشینن سر قضیه مهریه دو پدر چونه بزنن. خوبیت نداره دو خانواده که تازه با هم آشنا شدند همین ب بسم الله با هم اختلاف نظر داشته باشند و بحث کنند.

خلاصه کلوم سخت تو فشارم. می دونم که ماهکمم سر این مورد کلی مغزش داغ کرده

امشب می خوام باز با بابا مامان صحبت کنم. امیدوارم بشه به یه نتیجه معقولانه رسید

پ ن : کاش این روز زود بیاد بره بدوووونه هیچ مشکلی

پ ن : دیروز یه پست بلند بالا نوشته بودم اما این blogsky شیک بالا کشیدش و محوش کرد