۹

سلام

چند وقت پیش بلوط تو بلاگش یه پستی گذاشته بود در مورد لذتی ناب .
اغلب این بحثا جنجال برانگیزه و هر وقت یه چنین پستی نوشته می شه یه چیزی حدود 1000 تا کامنت پشت سرش سرازیر می شه علتشم اینه که این مسائل هنوز برای ما عادی نشده و حتی بعضی وقتها تو گرفتن تصمیمهای بزرگ مثل ازدواج هم این مسائل دخیل می شن.  می خواستم یه بحث در مورد این مطلب راه بندازم و نظر شما رو هم بدونم.

واقعا چند نفر پیدا می شه که به این دلیل بخواد ازدواج کنه. به خاطر اینکه شبها رو به اون لذتی که می خواد برسه سپری کنه.
تا حالا چندبار شده وقتی پارتنرتو می بینی به چیزی جز دل خودت فکر نکنی به اون فکر کنی به اینکه اون چی می خواد. حالا شاید اون چیزی که اون می خواد تو هم بخوای اما آیا این فرصت رو بهش دادی که اون خودش این حس رو اونجوری که دوست داره به تو منتقل کنه؟؟
زنها اغلب دوست دارن همیشه همه چی مرتب باشه تمام کارای روزانه تموم شده باشه بعد با خیال راحت بیان تو رختخواب کنار همسرشون فارغ از کارای روزمره و دغدغه های فکری.

لابلای این مطلب یه نکته رو خاطر نشون کنم هچ وقت بعد از انجام دادن آمیزش با کسی که هیچ حس عاطفی نسبت به طرف ندارین از بوسه های بعدش و لمس شونه ها و  نجواهای خالصانه خبری نیس. زود از اون طرف دور می شین چون هدف و فکرتون فقط خالی کردن خودتون بوده و بس در صورتی که کسی که دوسش داری و یه رابطه احساسی بینتون هست بعد از یکی شدن بدنتون و .... دوست دارین ببوسینشو و موهاشو نوازش کنین و لمسش کنین بگیرین بغلتونو کنارش بخوابین.

آره درسته امکان داره مادرایی وجود داشته باشن که هنوز معنی لذت جنسی رو نمی دنن چی هست!! همیشه فراهم کردن شرایط برای یک لذت مهم نیست این هنر رو اگه مرد نداشته باشه خوب تو یه قسمت ضعف پیدا می کنه اما هنر از اون لحظه ای ناشی می شه که تو بتونی این اجازه رو به پارتنرت بدی که با تمام وجودش بیاد سراغت. زمانی بری پیشش که تشنه تو باشه و تو اون شرایط خودخواهی تو گل نکنه و اجازه بدی هر جور که راحته با تو رفتار کنه. احترام گذاشتن در یه لذت و کنترل خودخواهی می تونه برای یک مرد یه پوئن مثبت باشه! امیدوارم یاد گرفته باشیم که نتنها به احساس یه زن بلکه به جسمشم احترام بگذاریم و همیشه هریص نباشیم.

تو این زمینه باید لذت دو طرفه باشه شکی نیست و اگر منجر به جهت دار شدن بشه اونوقته که زندگی در مسیر پاشیده شدن قرار می گیره.

حالا یه کم از بالا به قضیه نگاه کنین. بخش بالا یکی از ستونهای زندگیه. تفاهم اخلاقی و فکری از ستونهای دیگه زندگیه.  اینکه چقدر به همسرت اعتقاد داشته باشی و قبولش داشته باشی بخش دیگس.  ماها شاید هنوز نتونیم خوب در این مورد بحث کنیم چون زندگی مشترک چیزایی رو جلوی چشم آدم می یاره و تجربه می کنه که شاید ما الان فقط ذهنیتشو داشته باشیم . اما چیزی که مهمه اینه که تو زندگی تو انتخاب کسیو که انتخاب می کنی باهاش تشابه فکری داشته باشی و از درکنارش بودن احساس راحتی و آرامش داشته باشی.  این موضوع رو از اینجا گفتم که شاید در یه بخش زندگی (مثل لذت جنسی) به خودت فکر کنی اما بخشهایی تو زندگی هست که آدم باید به طرفش نگاه کنه.  اینجاس که اگه تونستی همسرتو بخاطر خودش بخوای نه خودت زندگی برات عادی نمیشه و همیشه خورشید به یه فرم جدید تو زندگیت طلوع می کنه.

حتی وقتی که کنارت نیست به این فکر کنی که هرکجا هست سالم و شاد باشه این مهمه.  به این مسئله توجه داشته باشی که در کنار هم بودن شاید مهم باشه اما اینکه با یه تلفن یادش کنی و نشون بدی که به فکرشی و یکی تو زندگی روزمره هست که بهش اهمیت میدی این می تونه به مراتب مهمتر باشه .

موفق باشین