دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

دل نوشته های ماهک و پیشول

بوسه اختراع طبیعته برای زمانی که کلمه احساس رو بیان نمیکنه...

Free Hugs Campaign

 

 

آره امروز البته امشب! می خوام در مورد یه جنبش صحبت کنم. تا حالا شنیده بودین یه جنبش داشته باشیم به نام جنبش آغوش رایگان؟؟؟

می بینم که چشمای آقایووووون برق میزنه و همه شبیه این  شدن. خانووووماااا اون دسته جارووها رو بیارین پائین لطفا اتفاق خاصی نیس فقط یه بغل ساده اس بدون هیچ گونه عملیات اضافی!!!.  خوب بزارین یکم در مورد این جنبش و چگونگی شکل گیریش توضیح بدم شاید براتون جالب باشه.

 

جهانگردی به نام (جوان من) که اصلیت استرالیایی داره بعد از مدتی زندگی در لندن به سیدنی بر میگرده و بعد از اینکه وارد محوطه ترمینال فرودگاه میشه با استقبال برخی مردم از مسافراشون مواجه میشه و میبینه که وقتی اون افراد با مسافراشون ملاقات می کنن اونها رو در آغوش می گیرن و ماچ و ماچ بازی شروع میشه. جوان که میبینه بازار ماچ و بوسه و بغللللللل داغه یه آن احساس می کنه دلش بغل میخواد اونم نه کم خیلیییییییی زیاااااااااااد. از اون مدلاااا که بعضیا میدوننن چقدر من دوست دارم !!! اما هرچی اینور اونور رو نگاه می کنه هیشکیو نمی بینه مثل حال من الان که دارم اینارو تایپ می کنم. (اصلا حواسم نبود امشب شب پنجشنبه هم هست !!!) 

جناب جوان هم که این حس تو دلش قلمبه شده بود یه کم فکر می کنه و یه ایده به ذهنش می رسه. آهاااااااااااااا بی ناموس بازی از اینجا شروع میشه. ایده ای که الان یه حرکت جهانی شده و الان دست کم در ۸۰ کشور شکل گرفته.

خود حوان در این رابطه میگه :«وقتی که شما احساس تنهایی و غمگین بودن می‌کنید، صحبت با مردم کمکتان می‌کند. آنگاه خنده‌هایتان را با کسی شریک می‌شوید. کسی به شما لبخند می‌زند و فردی بازوهایش را دورتان حلقه می‌کند و به شما می‌گوید که همه چیز مرتب است. اما آنهایی که هیچ‌کس را برای چنین لحظاتی ندارند، چه باید بکنند؟ کسانی که اقوامشان در دوردست زندگی می‌کنند چطور؟ و دوستانی که درکتان نمی‌کنند چی؟ این همان وضعیت روزهای گذشته من است». 

همین افکار باعث میشه جوان بره خونه و روی یک مقوا با خط درشت در دو طرف بنویسه Free Hugs (آغوش رایگان). بعد از این کار مقوا رو بر میداره و میره به شلوغترین چهار راه شهر مثلا چهار راه ولیعصر !!! و اون مقوا رو بالای سرش میبره ! تو یه ربع اول مردم نگاهش می کردند و با بی اعتنایی از کنارش رد می شدند. (ملت بی ذوق!!!)

اولین کسی که وای می ایسته زنی بوده که میگه صبح همون روز سگش مرده و یه دختر هم داشته که چند سال پیش در تصادف رانندگی کشته شده بود. زن میگه تو این دنیا احساس تنهایی شدید می کنه. جوان بعد از چند لحظه رو زانوهاش میشینه و اون رو بغل میکنه و بعد از اون هردو لبخند می زنند.

از هموون روز یعنی چهارشنبه سئ ام ژوئن سال ۲۰۰۴ این جنبش (جنبش آغوش رایگان) بر اساس یک فکر ساده تشکیل میشه و هر چهارشنبه این کار تکرار میشه. هرکسی میتونه برای غریبه ها یه بغل مجانی باز کنه و با مهربانی تموم طرف رو بغل کنه و فشارش بده البته مهربانانه نه بدنسازانه !!! و روز رو با خوشی شروع کنن.

آره جانم همونطور که از ابتدای این جنبش دارین نگاه می کنین گستره این جنبش بسیار وسیع می تونه باشه این که یه فرد می تونه امید زندگی رو افزایش بده. اینکه تو این کره خاکی غریبه ها همه بد نیستند. با این کار مردم به هم نزدیک میشن و لحظات شادی رو در کنار یکدیگه سپری می کنن اینا همه و همه می تونه تحت تاثیر این جنبش انجام بشه.

خوب همونطور که از نفس کار مشخصه پیش بینی میشد که این جنبش به سرعت نور همه گیر بشه و رو همین حساب حتی یه گروه موسیقی استرالیایی برای این جنبش یه نما آهنگ به نام Sick Puppies هم میسازه. و این موزیک ویدئو رو سایت Utube قرار میگیره و تا الان چیزی بالغ بر بیش از ۳۰ میلیون بازدیدکننده داشته.

پس از یه مدت پلیس استرالیا (فک کنم مرجع دستور از اینجا صادر شده باشه ) جلوی این کار رو میگیره و جوان مین رو به پرداخت ۲۵ میلیون دلار به خاطر راه اندازی یه چنین جنبشی جریمه  می کنه!!! رو همین حساب اعضای جنبش هم در اعتراض به این حرکت پلیس ۱۰ هزار تا امضاء جمع می کنن و کارشون ادامه پیدا می کنه.

اصل ماجرا رو براتون تعریف کردم و حالا همه دوست دارین بدونین آیا از ایرانی ها هم کسی عضو این جنبش هست یا نه والااااااا خدمتتون عرض کنیم آره یه آغوش ایرانی هم تو این جمع دیده شده اونم در شیکاگو !

نگین یه دختر ۲۴ ساله ایرانیه که تازه به آمریکا مهاجرت کرده و به تازگی برنامه آغوش رایگان را در پارک میلنیوم شیکاگو پیاده می کنه. اون از یه قرار ملاقات با خبر می‌شه و به گروه می‌پیوندد. گروه شش نفره آنها پلاکاردهایشان را بلند می‌کنند و مشغول می‌شن.

 

حالا بشنوین این خانوم در یه مصاحبه چی گفته !‌‌ :

 

اون روز چند نفر رو بغل کردی؟

از صد نفر که بیشتر شد دیگه نشمردم. اصلاً این شمردن واسه این بود که فکر می‌کردم که به تعداد انگشت‌های یک دست هم نرسند. ولی شاید 150 تا شد که من خسته شدم و برگشتم خونه.

شرط ملحق شدن به گروه فقط داشتن پلاکارده یا باید جایی هم ثبت‌نام کرد؟

نه. مثل اینه که بگی می‌خوای راه بری توی خیابون و همزمان آواز هم بخونی. لازم نیست که سازماندهی ‌شده باشه.

مردم چیزی از این جریان شنیده بودند یا هر بار مجبور بودی توضیح بدی؟

فقط یه نفر به من گفت که اون ویدئوی معروف رو دیده بود. بقیه می‌پرسیدن و من می‌گفتم Just For Fun.

دوست داری دوباره این حرکت رو انجام بدی؟

اوه آره. خیلی دوست داشتم. مخصوصاً که عکس العمل مردم خیلی متفاوت بود. تازه با کلی آدم دوست شدم که مثلاً ایمیلشون رو دادن بهم یا عکس گرفتن باهام.

کدوم واکنش برات جالب‌تر بود؟

یک سیاه‌پوست که غش کرده بود از خنده و می‌گفت من نمی‌ذارم بغلم کنی چون معنی‌ش رو نمی‌فهمم و احتمالاً می‌خوای جیبم رو بزنی. یک آقای روی صندلی چرخ‌دار هم بغل خواست و بغلش کردم. بیشتر بچه‌ها مدلشون این‌طوری بود که از دور می‌دویدن. آدم بزرگ‌ها هم البته کم از این‌ کارها نکردن. جیغ هم می‌کشیدن و می‌دویدن و منم ذوق می‌کردم جیغ می‌کشیدم باهاشون.

حست چی بود وقتی اولین نفر رو بغل کردی؟ خجالت نکشیدی؟

نه چون اولین نفری رو که بغل کردم، کسی بود که خودش پلاکارد داشت. من هنوز پلاکاردم رو در نیاورده بودم. 6 نفر بهم گفتن you made my day و واسه من که همیشه دیگران روزهام رو می‌سازن خیلی بود.

اگه قرار بود این کار توی پارک ملت وسط تهران انجام بشه، فکر می‌کنی چطوری بود؟

(می‌خندد) کی قرار بود کی رو بغل کنه توی پارک ملت؟ مثلاً روی پلاکارد باید می‌نوشتن «free hugs for men» و «free hugs for women».

چیزی مونده که بخوای بگی؟

به امید این‌که همه از این کارها بکنن. کلی تأثیرش بیشتر از اینه که اخم کنیم و بگیم «ایران» نه «پرشیا». فکر کنم دید حداقل 10 نفر رو تغییر دادم نسبت به ایران. باورشون نمی‌شد و یکی که عاشق پرسپولیس و مهرجویی و کیارستمی بود تعجب کرده بود که چرا لهجه ایرانی ندارم. یک خانوم شاعر که دعوتم کرد برم پیشش میلواکی گفت که یه فیلم دیده درباره این‌که تو ایران همه دخترها و حتی پسرها دماغ‌هاشون رو عمل می‌کنند و پرسید راسته یا نه.

 

خدائیش الان دلم یه بغل خواست. لطفا فشار توش زیاد باشه جوری که تمام حس رو منتقل کنه اما استخوانها رو نترکونه !

شب پنج شنبه است نثاااااااااااااااار روح تازه خوابیده ها آروم صلوات بفرستین بیدار نشن !

 

پ ن ۱: Free Hugs Campaign

پ ن ۲: بعضی آدمها مثل قطار شهربازی میمونن. باهاشون بهت خوش می گذره ولی با اونا به جایی نمیرسی.

پ ن ۳: باباااااااااااااااااا من دلم بغل می خوااااااااااااااااد ظاااااااااااااااااالما.

نظرات 16 + ارسال نظر
پوروچیست جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:01


یه خورده عجیبه
ولی فکر خوبیه
واقعن گاهی ادم احتیاج داره یه نفر که نمی شناسیش دل‌داریت بده



پ.ن2:میرسی به همون جای اول
پ.ن3:گمونم همسترات نفرینت کردن
نیست ظلم کردی در حقشون داری عقوبت می بینی


وقتی محکم فکر می کنی می بینی عجیب که نیست بامزه هم هست (شیطونک)

موافقم

آررررررررررررررررررررره امااااااااااان از این همسترهاااای من
(گریه شدییییید)

پریا جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:14

خیلی جالب بود مرسی احساس خواستنیه حق با توست

خواهش می کنم پریا جان

واقعا همینطوره

شاد باشی خانومی

. جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 13:09

خیلی جالب بود. مرسی

قربان شما خانوم .!

آرمان جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 13:10

نزدیکترین کشوری که این جنبش در اونجا فعالیت داره کدوووومه؟؟
ایرانی هم نداشت نداشت !!!

آااااااااااااااااااای آرمااااااااااااااااااااان جان تو همممممممممممم

خیال جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 13:11

سلام مهدی جان

واقعا پستت محشر بود.
آره خیلی ها تو این دوره زمونه فقط شهربازی بیش نیستن.

منم یه بغل مجانی می خواااام

سلام

خواهش می کنم عزیز

واقعا هم همینطوره

از ته دل دعا می کنم بتونی پیدا کنی

افشین جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:30

سلام وبلاگ جالبی دارین
در مورد پست آخرتون باید بگم واقعا الان تو این دوره زمونه آدم یه بغل مجانی نیاز داره که غرق بشه توش با تمام وجود حتی برای چند لحظه اما تو این مملکت همه چی پولیه اونم از نوع های فجیعش
نفس کار رو خیلی خوشم اومد. اگه روزی بشه که بتونم حتما عضو این جنبش میشم.

سلام افشین جان

واقعا کاش یکم بیشتر تو نفس این کار تامل کنیم.

مرسی عزیز که سر زدی

نرگس جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:31

سلام
شب پنجشنبه ای خواب زده بود به کلتون انگااااراا
ما که خواب بودیم بغلی هم در کار نبود !!!

حالااااااا گیر آوردین اونوقت شب یا ....؟؟؟

سلام نرگس جان

آره خانوم تا صبح نخوابیدم !

آره ۳ تا هم گیر اوردم !!! من بالش هامو بیش از هر چیزی دوس می دارم (خنده)

یه رهگذر جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:33

تو فکرم اگه تو پارک ملت یه چنین جریانی پیش میومد خود مردم کاری می کردن این جنبش پا بزاره به فرار دیگه به پلیس و ۱۱۰ هم نمی کشید. از بس این بغل طالب دارههه

آره بنده خدا ها از بس متقاضی زیاد میشه میزارن در میرن

می خوان دیگه چه میشه کرد

محسن جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:34

آقاااااا به این رئیس جمهور بگیم یه سفر از اینا دعوت کنه بیان ایران شاید اوضاع توریستی مملکت بهتر شه.

من خودم حاضرم پیش قدم شم برای اولین نفر تو عضو شدن

کاملا موافقم
شاید معضلات دیگه هم درس شه !

آسمونی جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:41

لینک آهنگ وبلاگ رو نذاشتی بزار لطفا خیلی باحاله

اوه شرمنده چشم
منم دوست دارمش

قهوه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:43

سلام
ما یه بغل پیدا کردیم یا همش غر میزنه یا همش خوابه اصلا هر وقت که می خوایش در دسترس نیس کاش می شد تعمیرش کرد.

من شدیدا از این جنبش خوشم اومده

ایشالله درست میشه خودش شاید نیازه یه سری عملیات روش انجام شه تا درس شه .

شما سعی تونو بکنین حتما میشه

ترانه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 23:18 http://posht-daryaha.blogfa.com

مجانی
بالاخره یه چیز مجانی
اگه این مجانی بودن از وجود آدما بود چی میشد
اگه ادما مجانی بهم محبت میکردن
چقدر خوب بود که بغل کسای که دوستشون داری غریبه نمیشد
تا بعد..........

آآآآآآآآآآآآآآآآآای این ترانه رو خداااااا نخوره

بچه تو با این کوچووووووولوووووووویت چه ها که نمیگیییی

شااااااااااد باشی خانوم کوچیک

آریانا شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:15 http://aaryanaa.blogsky.com

سلام
می گم پیشول جان
این خانم میسی شما هم از این کمپین خبر داشته هاااااا ناقلا زودتر اقدام کرده ولی ای بسوزه پدر بد شانسی که نذاشتند :دی
ولی واقعاْ‌ این خارجی ها از هر فرصتی استفاده می کنندااااا
خوش به حالشون.

سلام آریانا جااان


آرههه بچه رو محرووووم کردم از یه بغل

اصلا خیلییی حال می کنم با این طرز فکرررر

صبح ابرییییییییییی بخییییییییر آریانا خانوووم

کانی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:32

سلام مهدی جون
این پستت خیلی جالب بود (:
فکرشو بکن من که دلم بغل میخواد توی این شهر کوچکمون ودر حالیکه به واسطه شغلم خیلیا منو میشناسن برم پلاکارد بزنم واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
به به
به به
take care
best wishes

سلاااام کانی جان
چه عحب از اینورااااااا

فک نکنم کانی اینجوری باشه مردم اونجا مردم خوبین مخصوصا که به دارالصفا هم معروفهه (خنده)
یحتمل زنده می مونی (شیطونک)

خیلیییی ممنوووووونم از تشریف فرماییتان به این کلبه جینگیلی

[ بدون نام ] یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 03:39

یکى اینجا گفته بود این وبلاگ تا شب آپ میشه ها!!!!!! صبح شد که!!!!!!!!!!

l......o.........v..........e........y.......o.......u

آپ شد. شرمنده به خدااااا دیشب نای زدن دکمه تائید رو هم نداشتم.

نرجس یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 http://narjess.persianblog.ir

سلام....
حالا اگر من بگم من آماده ام تا هر کد.متون را که بخواهید بغل کنم فکر می کنی چی میشه!!!!؟
نه خداییش
هزار و یک جور حرف در می آد! از این که طرف مشکل اخلاقی داره تا این که بابا بیچاره را هیچ کس حتی نگاه هم نمیکنه! عقده ایه می خواد اینجوری کسی را پیدا کنه......
خوب خدایی ما خودمون درک و قبول چنین چیزی برامون خیلی سخته....
جدا از این حرفها امروز که یکشنبه است و چهار رزو گذشته اما حاضرم بغلت کنم!!!!!
:_P

سلام نرجس جان

هیچیییی نمیشه ! همین طرز فکره ماهاس که نمی تونیم بعضی مسائل به این لطیفی رو درک کنیم.
اونی که حرف در میاره مشکل داره. البته به این جماعت حق داده میشه. چون نمی تونه این موضوع رو هضم کنه. خوب تو مملکتی که ما زندگی می کنیم با شرایط موجو امکان داره هر کسی برداشتهای این چنینی هم داشته باشه اما این برداشتها مربوط به این جا میشه و بس. دیدی یکی از مردمی که این آدما رو دیده بود چی میگفت؟؟ میگفت من تورو بغل نمی کنم تو می خوای جیبمو بزنی خوب حس اون با حس مردم اینجا تفاوت زیاد داره.

اماااااااا ما این بغل را بدون هیچ گونه سو برداشتی می پذیریم. (خنده)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد