کمتر از ۵ ساعت پیش بود. صدای جیر جیر (البته من هرچی نگاه کردم اینا دهنشون بسته بود و از کجا صدا در میاوردن من نمیدونم !!!) ۳تا بچه از اتاق زایمان بلند شد. مادر بچه ها در اولین تجربه بارداریش ۳ قلو زاییده بود. پدر بچه ها در حال چرت زدن بود اونم در کنار مادر بچه ها. پدر انقدر ماست ندیده بودم تو عمرم!!! اونم چی اصلا انگار نه انگار آقا ۲۱ روز پیش در حال طرح ریزی این بچه ها در قسمت تحتانی مادر بچه ها دنبال بازی می کرد!!!
ادامه مطلب ...