دیشب رسما کار جشنواره فیلم فجر بخش سودای سیمرغ آغاز شد و منم ساعت ۸ خودمو رسوندم سینما آفریقا.
اولین فیلمی که امسال دیدم پرچمهای قلعه کاوه بود. بازیگراش شهاب حسینی ( که مثل این ساندیسا فقط پرتغال رو از رو ساندیس عبور دادن نقش شهاب هم همین شکلی بود) چند تا پلان بیشتر بازی نکرده بود . محمد صادقی که بازیشو تو این فیلم دوست داشتم. رضا صفایی پور داوود رشیدی و در آخر بهزاد فراهانی.
داستان این فیلم در حقیقت مقاومت مردان ایران در برابر حمله سپاه مغول می باشه. پسران کاوه در این ماجرا از قلعه خودشون دفاع می کنند و آخر هم کشته می شند. البته داستان از یک قران شروع می شه که توسط یه خطاط نوشته می شه و اتفاقاتی برای این قرآن می افته (افتادن دست راهزنان و بعدش دست یک مسلمان و از اون دست کاوه و بعدش دخترش و بعد از اون دست یه ستوان ۲ در مرز ترکیه!!! )
این فیلم تاریخی و عرفانی ساخته محمد نوری زاد بود. در حد یه فیلم تاریخی خوب بود.
فیلم بعدی که دیدم جعبه موسیقی ساخته فرزاد موتمن بود. رامبد جوان در نقش فرشته ای که مامور رسودن کسایی هست که عمرشون تو این مرحله از دنیا به اتمام رسیده و باید برای مرحله دوم زندگی آماده بشند. در این میان پسر کوچکی که مادرش رو از دست داده و در حال حاضر همراه پدربزرگ و پدر دکترش که یکی از متخصیصن تراز اول ایرانه زندگی می کنه و فرشته مامور بردن پدربزرگ این پسر می شه.
رامبد جوان شاهرخ فروتنیان مرتضی احمدی جمشید گرگین داریوش اسد زاده نگار جواهریان و نیکی کریمی بازیگرای این فیلم به نسبت پر مخاطب بود.
به گفته موتمن در «جعبه موسیقی» کوشیده تا حضور خداوند را در دل شهر جستوجو کند؛ کاری که در اغلب فیلمهای منتسب به جریان معناگرا در فضاهای غیرشهری رخ میدهد.
در یک جمله موتمن فیلم خودش رو اینجوری عنوان می کنه : درباره مرگ که چقدر به آن نزدیکیم و انس گرفتن با این مسئله که باورهای دینی ما حضور پررنگی دارد.
این فیلم با استقبال اکثر غریب به اتفاق تماشاچیان سینما آفریقا روبرو شد.
پ ن : فیلمهایی که امشب اگه مشکلی پیش نیاد و بلیط گیرم بیاد خواهم دید
خاک آشنا بهمن فرمان آرا
آواز گنجشک ها مجید مجیدی
حس پنهان مصطفی رزاق کریمی